آهنگ محمد بهادری پور حضور
دانلود آهنگ جدید محمد بهادری پور به نام حضور
Download Song Mohamad Bahadoripour - Hozoor

متن آهنگ حضور با صدای محمد بهادری پور
حضور
تو را کجا گم کردم
کجای این دنیا از دلم افتادی
سرم به کجا گرم بود
به برکه ای که ماهیانی از عطش تکه ای به قلابم مهربانی می کردند
و یا به آسمانی پر از ستاره که رعش شهاب سنگ به بادم داد
و هر شب و شبها که ضیافت من بود و دل بود و تو
که بودی هر نفس
ای قداست هر صبح و شامم
در آن برکه و آسمان تو بودی به تمثیل ماهی مهربان و ستاره شهاب سنگ
به کجا
ای رفته از غروب شعرم
من ماه را طلوعی دوباره می خواهم
بخوانیم از طلوعی پر قدر که نگوید شب است و سحر نزدیک است
این خلسه و خاموشی که همه از عاقل اندیشی دیوانگی ام سخن است
ای همه شب حضور من
تو پیدایی پیدای پیدا
و اینک منم از گمشدگان شهرت
برای مردی که تنها رفیقش سقف و دیواره
شباش هم ابری و دلگیر
اونم از دود سیگاره
یه مرد خسته از راهه که خسته ست از زمین خوردن
که سقف آرزوهاشم خلاصه میشه تو مردن
نخواست باور کنه اینو که رسم روزگار اینه
که عشقش جا زد و رفت و ازین غمگینترم میشه
کسی که قصه اش این باشه
تو را کجا گم کردم
کجای این دنیا از دلم افتادی
سرم به کجا گرم بود
به برکه ای که ماهیانی از عطش تکه ای به قلابم مهربانی می کردند
و یا به آسمانی پر از ستاره که رعش شهاب سنگ به بادم داد
و هر شب و شبها که ضیافت من بود و دل بود و تو
که بودی هر نفس
ای قداست هر صبح و شامم
در آن برکه و آسمان تو بودی به تمثیل ماهی مهربان و ستاره شهاب سنگ
به کجا
ای رفته از غروب شعرم
من ماه را طلوعی دوباره می خواهم
بخوانیم از طلوعی پر قدر که نگوید شب است و سحر نزدیک است
این خلسه و خاموشی که همه از عاقل اندیشی دیوانگی ام سخن است
ای همه شب حضور من
تو پیدایی پیدای پیدا
و اینک منم از گمشدگان شهرت
برای مردی که تنها رفیقش سقف و دیواره
شباش هم ابری و دلگیر
اونم از دود سیگاره
یه مرد خسته از راهه که خسته ست از زمین خوردن
که سقف آرزوهاشم خلاصه میشه تو مردن
نخواست باور کنه اینو که رسم روزگار اینه
که عشقش جا زد و رفت و ازین غمگینترم میشه
کسی که قصه اش این باشه